مائدهمائده، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

نازنین دخترم مائده

آمانا....

مائده ی عزیزم چقدر خوشحالم که میتوانم نسبت به سابق معانی کلماتی را که ادا میکنی را بفهمیم. چقدر دلنشین است بیان تو و چه دلنشین است صدایت. هرآنچه را که میخواهی میگویی آمانا ،یعنی به من هم بدید عروسک مامان،نازگل بابا امیدوارم هر روز لغات جدیدی به گنجینه ی لغاتت اضافه شود. دوستت داریم شیرین زبونم. ...
26 خرداد 1393

فوت کردن

نازگلم چند روزیست که فوت کردن را خیلی خوب یاد گرفتی هرآنچه از خوراکی ها به دستت میرسد ابتدا فوت میکنی و بعد به پاس کارت برای خودت دست میزنی! لحظات ما با تو مثل عسل کشدار شده. چقدر خوبه که هستی عسلم. ...
26 خرداد 1393

روزهایت پرگل باد...

دختر عزیزم این روزها همراه باباجون زیاذ به پارک میروی و هر زمان که برمیگردی شاخه گلی برایمان میاوری. خستگی  روزانه ی ما با مهربانی نگاهت ،شیرینی کلامت، و طراوت جانت از تنمان فروکش میکند. دوستت داریم عزیزم.... دامنت پرگل و لحظاتت سرشار از عطر گلهای بهاری باد. اینم گلهایی که شما زحمتشو برامون کشیدی   اما دخترم ازین پس به حرف باباجون گوش کن و گلها را ناز کن!             ...
26 خرداد 1393