مهرت افزون پاییزت خجسته
پاییزت پراز خش خش آرزوهای قشنگ!
عسلم
هوا تقریبا پاییزی شده ، چه بوی قشنگی گرفته آسمون ، همیشه اول مهرماه حال و هوایی خاص داره ،
خاطرات ماه مهر خاطرهاي قديمي از زندگي گذشته ماست، خاطراتی پر از بوی باران، بوی پاک کن، بوی
دفترهای نو،زنگ تفریح، گچ های رنگی و تخته پاک کن و البته سادگیهای کودکی ...
منو بابا هر سال با آغاز ماه مهر و بازگشایی مدارس، به یاد خاطرات مشترکی از زمان مدرسه خودمان
می افتیم. برخی از این خاطرات مشترک هستند؛ مثل خاطره ما از کیف و کتابهایمان، معلمهایمان، یا
مداد و پاک کن و لوازم تحریرمان.
بگذار تورا هم در این خاطرات غبارگرفته مان سهیم کنیم:
خاطراتی که درگذر این همه سال شاید کمرنگ یا بی رنگ شده باشند، اما یادآوری شان هنوز هم
برایمان دلنشین است.
سرود باز آمد بوی ماه مهر ماه مدرسه ،دورانی را به یادمان می آورد که در آن صفا، صمیمیت و یک رنگی
حرف اول رامی زد و امروز مائیم و ودلتنگی آن روزها...
دلت پر میزند برای کتاب فارسی و از برکردن شعرهایش برای راه مدرسه؛ برای رفقای هم کلاسی؛ ب
رای گوشه حیاط وپاتوق صبحگاهی، برای استرس درس پرسیدن، برای معلمها و برای دلشورهها.
دلت برای همه چیز تنگ میشود ، برای صف بستن ها ، پشت نیمکت ها نشستن ، مداد مشکی و قرمز
در دست گرفتن ، غلط نوشتن...پاک کردن......پاک کن ...مداد تراش ، جامدادی صورتی ، زنگ تفریح ،
دویدن ، بازی ، آبخوری ، لقمه ی نون پنیر و گردو ، سطل بزرگ کنار درب کلاس که مدادهامونو می
تراشیدیم وروزهایی که انشاهای قشنگ می نوشتیم و قهروآشتی های کوچک داشتیم
و این سرود که :
باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه
دلمان می تپد برای شادی و دلشوره اون روزها که :
نمیدونستیم امسال همکلاسیامون کیا هستند ، یعنی ناظم امسال همون پارسالی است؟!
و اینکه زنگهای ورزش و توپهای ورزشی،والیبال ، بسکتبال،هندبال. که زلالترین لحظات بود والبته به تازگی
بوی خوش کتابها،وقتی ورق میخورد و بوی نوییش تو صورتمون میخورد!
نازنینم اول مهر روز تجدید میعاد ما با معصومیت کودکیهایمان است، روزی که در آن با حسرت آرزو
میکنیم که ای کاش میشد همهی بزرگیهایمان را بدهیم و یک خیال آسودهی کودکانه بخریم.
دختر مهربانم اجازه بده در وبت کمی از روزهای خوشمان یادی کنیم
و يک سري هم به خاطرات گذشته خودمان بزنيم............خالي از لطف نيست